کتاب های عاشقانه:
کتاب های عاشقانه قسمت بزرگی از ژانر های کتاب را به خود اختصاص دادهاند.
روابط عاشقانه و ماجراهای احساسی بین دو نفر که معمولا در این دسته کتابها که بیشتر در مرکز داستان قرار دارد، موضوع اصلی داستان است. خلق روابط احساسی ، ماجراهای عاشقانه ی بین دو نفر بسته به ذهنیت و خلاقیت نویسنده متغییر است.
ژانر عاشقانه با بیان درونیات افراد و عمیق ترین لایه های ذهنی و عاطفی شخصیت های داستان احساسات خواننده را برمیانگیزد و در دوره های زمانی متفاوت همیشه طرفدارن خود را داشته است
در ژانر عاشقانه گاهی عشقهایی خطا کار و گاهی هم عشقهایی معنوی را میتوان دید. که بسته به فرهنگ نویسنده با هم در میآمیزند. عشق و خیانت را میتوان در اکثر این کتابها مشاهده کرد و جنبههای زیبا و دردناکی را در کنار هم به صورت متوالی رقم میزنند.
تاریخچه کتاب های عاشقانه :
اگر بخواهیم تاریخچه این ژانر را مورد نظر قرار دهیم قدمت بسیار بالایی را در میان سبک ها دارد. این ژانر نه در یک فرهنگ بلکه در تمام کشورها، جوامع و دوره های زمانی دیده میشود. از زمانی که انسان پای بر این جهان گذاشته است، عشق را با خود به همراه آورده است ولی نویسندگی در مورد این ژانر به تاریخ نگارش برمیگردد. ریشه این ژانر به یونان باستان برمیگردد که بیشتر آنها ناقص و ناتمام هستند.
ژانر عاشقانه متأثر از شرایط محیطی و تاریخی بوده است و همین امر سبب شده است تا در زمانهای مختلف تغییراتی در این ژانر دیده شود که به بررسی آنها میپردازیم.
در نوشتهها و داستانهای عاشقانه مربوط به قبل از دهه ۶۰، مانع های سر راه عاشقان و دلباختگان ، از دنیای خارج به آنها میرسید. در این دهه مسائلی مانند حوادث طبیعی، جنگ، فقر و بیماری بر زندگی عاشقانه و روابط آنها تأثیر میگذاشت. این مسائل را میتوان در رمانهایی مانند بر باد رفته، تایتانیک، دکتر ژیواگو و… به خوبی دید و حس کرد.
بعد از جنگ جهانی دوم که اوضاع جهان کمی رو به آرامش بیشتر رفت و پیشرفت علم و کسب و کار از فقر و بیماری کاست، موانع سر راه دو دلداده به اجتماع و خانواده مربوط شد و عشقهای نامتعارف در نوشتهها رو نمایان کرد. داستان وست ساید، لولیتا و مواردی از این قبیل را میتوان در این دوران مشاهده کرد.
هر چه دنیا مدرنتر میشود، این ژانر موانع خود را بیشتر به درون انسان و احساسات درونی او میکشاند و دیگر بلایای طبیعی و نیزهای اولیه یا جنگ و فقر نقطه ی توجه عشق و دلدادگی قرار نمی گیرد. تردیدهای شخصی و روانشناسانه در سبک نویسندگی این ژانر در عصر جدید تغییرات زیادی داده است.
معرفی چهار رمان پرطرفدار و مشهور عاشقانه :
1-رمان من پیش از تو:
این روزها به ندرت رمان عاشقانهای پیدا می کنید که به شما درس زندگی می دهد، یا اینکه قهرمانان کتاب در پایان با قلب مخاطب همراه شوند. اثر پرفروش من پیش از تو نوشته رماننویس مشهور انگلیسی جوجو مویز از این دست کتابها است.
داستان حول محور لوئیزا کلارک دختری جوان و 26 ساله است . او که احساس موفقیت نمی کند، مدام در داشتن شغلی پایدار و همیشگی شکست میخورد. لوئیزا با کار پیشخدمت در کافهای محلی مشغول به کار است و شغلش به عنوان کمک درآمدی برای خانواده فقیرش است. در ادامه داستان لوییزا را مشاهده می کنید که کارش را از دست میدهد.
او که بسیار مأیوس شده، به سفارش دوست ورزشکارش «پاتریک» به مرکز کاریابی میرود. از آنجا او پیشنهاد مصاحبه برای سرپرستی فردی بالغ اما معلول را میپذیرد. او مرد جوانی به نام «ویل ترینر» میباشد که از طبقه بالای جامعه است. او روزگاری فردی بسیار پر جنب و جوش با آرزوهای بزرگ بود، ولی به علت تصادف با موتورسیکلت فلج شده و تمام وقت بر روی صندلی چرخدار (ویلچر) نشسته و تمایل خود را برای زندگی از دست داده است. مادر ویل، کامیلا به خوبی میداند چگونه اوضاع را مدیریت کند تا روزی که او برای پایان دادن به نابسامانیهای فرزندش، دختری شاد، سرزنده و با احساس را که همان لوئیزا است را استخدام میکند.
نویسنده باهوش سرشارش در دام عاشقانههای قدیمی گرفتار نشده و بیشتر به دنبال نمایش و تأکید بر ویژگیهای مهم زندگی است. این کتاب به ما میآموزد که چگونه زندگی را به چالش بکشیم و کجا باید داستانی عاشقانه و شیرین را در پسزمینهای از رویدادهای آموزنده زندگی، نه با صدایی بلند و نه خیلی محو شده در عشقی خوشبینانه را دید. اگر شما به دنبال رمانی واقعبینانه هستید و نمی خواهید تنها سرانجام عشق را ببینید، باید به دوردستها خیره شوید، جایی که داستان لوئیزا و ویل میخواهد تصوری پایدار در ذهن خواننده ایجاد کند.
2-نوری که از دست دادیم :
نوری که از دست دادیم داستان پرفراز و نشیبهای یک عشق عمیق است که در میان سالها دوری و تصمیمهای سخت همچنان پابرجا میماند. عشقی سیزده ساله که از مشکلات فراوان عبور کرده است و اکنون در سرازیری قرار گرفته است. نویسندهی این کتاب، جیل سانتوپولو سرنوشت، عشق و هویت را دستمایهی اصلی رمان خود قرارداده و راوی داستانی جذاب و خواندنی است.
کتاب نوری که از دست دادیم به گونه ای زیبا و غم انگیز نه فقط گویای یک عشق واقعی و عمیق است.از کشور و هویت های مشترک ما سخن می گوید.این کتاب، کتابی به یادماندنی و فراموش ناشدنی است، چون کاملا واقعی و ملموس است.
3-ستارگان شوم بخت ما:
داستان ستارگان شوم بخت ما داستانی سراسر عاشقانه است، داستانی که بعد از خواندن تنها یک صفحه از آن، دیگر نمیتوانید از خواندنش دست بکشید. جان گرین نویسندهی کتاب خطای بخت ستارگان ما داستان عشق بین هیزل گریس و آگوستوس واترز را بیان میکند. داستان عشق زوجی که در نبرد با سرطان با یکدیگر آشنا میشوند.
کتاب ستارگان شوم بخت ما با توصیف زندگی دشوار هیزل آغاز می شود. هیزل با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند. نا امیدی، نخستین حسی است که با شروع کتاب، دریافت می کنید. بیماری هیزل، او را به دختری افسرده و گوشه گیر تبدیل کرده است. والدینش که نگران این وضعیت او هستند جهت جلوگیری از منزوی شدن او، توصیه می کنند در جمعی که در آن کودکان سرطانی شرکت دارند حضور پیدا کند. او در همین نشست ها با پسری به نام اگوستوس آشنا می شود. اگوستوس به خاطر سرطان استخوان، یک پایش را از دست داده است. و این آشنایی سرآغاز یک رابطه ی عاشقانه عمیق بین آن دو و وقوع اتفاقاتی می شود که شما در حین خواندن آن زیباترین داستان عاشقانه مدرن را تجربه خواهید کرد: تلفیقی از حس امید و نا امیدی، غم و شادی، خنده و گریه، عشق و نفرت و… نثر کتاب ستاره های شوم بخت ما به قدری شیواست که ناخودآگاه شما را با خود همراه می کند.
4-کتاب به زندگی قسم:
کتاب به زندگی قسم نوشتهی رنه کارلینو، رمانی پرکشش درباره نویسندهای است که وقتی میفهمد داستان زندگیاش الهامبخش نویسنده دیگری شده، تصمیم میگیرد با گذشتهاش کنار بیاید.«امیلین» رمانی تازه از «جی. کلبی» نویسندهای ناشناس را میخواند که نقل محافل است و به عنوان برترین کتاب سال انتخاب میشود. امیلین که در زندگی شخصیاش مثل مشکلات فراوانی را تجربه می کند، در پی زندگی بهتری است. وی وقتی داستان را میخواند متوجه شباهتهایی با زندگی خودش میشود و در خطوط داستان زندگی خود را می یابد. داستان دو کودکی که در انتهای جادهای خاکی زندگی میکردند و بهترین دوستان دوران کودکی هم بودند و بعد عاشق میشوند و رویای زندگی کردن بیرون از این جاده ی خاکی را در سر می پرورانند.
امیلین رفته رفته میفهمد که جی. کولبی همان جس کولبی، بهترین دوست و عشق اولش است. جی کلبی نویسنده، همه اینها را پیش چشم امیلین میآورد که سالهاست از دوست دوران کودکیاش خبری ندارد. او که از دانستن این موضوع شوکه شده حالا باید با جس ملاقات کند و حقیقت پرفروشترین رمان او را بداند. رنه کارلینو درسهای زیادی را در این کتاب گنجانده است.